من بهطرز دردناکی با کمرویی و خجالت بزرگ شدم، و همیشه با موقعیتهای جدید در مورد افرادی که نمیشناختمشان جنگیدهام. تقریبا تا ده سالگیام نظرم را بیان نکردم و جایی در مسیر زندگیم فهمیدم اگر همچنان ناراحت و نامرئی باقی بمانم، مجبورم تاوان سنگینی بپردازم، بنابراین از آن موقعیت خودم را خارج کردم.
امروز یاد گرفتهام که همه افراد در یک چیز مشترکند: همه آنها از دل و جان خواهان جاذبه و هیبت اجرایی هستند. سوالی که آنها همیشه میپرسند این است: ” آیا میتوانید هیبت و جذبه را به ما یاد دهید؟ “
جدال من با کمرویی در سنین پایین، یک نعمت شده بود زیرا میدانم که این چیزها فراگرفتنی هستند. این یادگیری برای بعضیها ریسک کمتری دارد اما برای من و خیلیهای دیگری که با آنها کار کردهام، اینکار مانند اختراع چیزی است که نمیدانستهاید از قبل وجود داشته.
کارزیما یا جاذبه، شسته و رفته و آماده نیست؛ در مورد شخصیت یا طرز گفتار و عنوان حرفهای و یا وضعیت اقتصادی نیست. محققان MIT دریافتهاند “ارتباط با مردم” چیزی است که کارزیما را خلق میکند، و در واقع یک مهارت اجتماعی است که مانند سایر مهارتها باید یادگرفته شوید.
میخواهید به کاریزمایتان دست پیدا کنید؟ در اینجا شش نکته برای رسیدن به آن را می آوریم؛ چه مدیر باشید و چه نباشید.
داشتن بازوهای بزرگ و قوی برای بسیاری از جوانان هدفی بزرگ است که روزانه برای رسیدن به آن تلاش میکنند. اما از نظر علمی چه روشی مناسبتر است؟
من و دوستانم در یک مهمانی درمورد باورهایی که قبلا داشتیم و حالا میدانیم احمقانه و مضر بودند میخندیدیم. خیلی از این عقاید اساس روابط شکست خورده ما بودند و بقیه عقاید هم موفقیت شغلیمان را به تاخیر انداختند.
عقاید، نوع نگاه و قضاوتی که درباره خودمان میکنیم را شکل میدهند، اینکه دیگران را چگونه میبینیم و چه قضاوتی درباره آنها داریم و همینطور نسبت به موقعیتمان در خانه و محل کار. تقریبا هرکاری که انجام میدهیم، از دیدگاههای ما و طرز تعریفمان از درست و غلط یا خوب و بد در دنیا ناشی میشود.